محل تبلیغات شما

اشقل



با گذشت زمان، برخی آداب و رسومی که در روستا با تشریفات خاصی انجام می شده از خاطر رفته است

اهالی درشامگاه چهلمین روز پس از جشن شب چله، در چله زمستان، جشن ناقالدی  برگزار می کرده انداهالی روستا بر این باوربوده اندکه سرمای زمستان در این هشت روز، که برابر با چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک است، به اوج خود می رسد. بعد از پایان این هشت روز زمین نفس می کشد و زندگی را از سر می گیرد.

اما برخی از آداب و رسوم ، هر ساله اجرامی شود.

روستای اشقل، مسجد جامع و یک حسینیه دارد. از باشکوه ترین مراسم مذهبی که در روستای اشقل اجرا می شود عزاداری دهه محرم است. که به همت دهیاری، شورای اسلامی، هیئت امناء و کانون فرهنگی هنری مسجد و حسینیه روستا برگزار می شود و طی مراسمی افراد به امامزاده  در  روستاهای مشهد ذلف آباد و تبرته  می روند وبا زنجیر زنی ،ی و نوحه سرایی  یاد و خاطرهٔ شهدای کربلا را گرامی می دارند.


. رفتن به مهمانی های شبانه یا شب نشینی و خوردن شب چره (شو چره)از کارهای متداول اهالی اشقل بوده است. شب نشینی در اواخر پاییز و فصل زمستان بیشتر صورت می گرفت،زیرا در روستاها بعد از برداشت محصول در فصل پاییز، اوقات فراغت و بیکاری روستائیان آغاز می شد و تا پایان زمستان ادامه پیدا می کرد. در شب های بلند زمستان، خانواده ها به دیدار اقوام، آشنایان و دوستان می رفتند ن در یک طرف کُرسی، کودکان در کنار هم و مردان خانواده نیز در طرف دیگر کرسی نشسته و با یکدیگر گفت وگو می کردندافراد ابتدا از کارهای روزانه خود صحبت می کردندوخاطراتی نیز از گذشتگان بیان می کردند. بیان داستان ها و یا حوادث تاریخی  که به آن مَتل می گفتندو معمولاً توسط بزرگ ترها و باسوادترها بیان می شد بسیار جذاب و شیرین بود، به طوری که در هنگام بیان آنها سکوت مطلق حاکم می شد و همگی سراپا گوش می شدند. بعد از خوردن چای و کمی گفت وگو،

خانم میزبان به اندرونی می رفت و با یک مَجْمَعه بزرگ که حاوی بشقاب هایی از تنقلات رنگارنگ مانند مغز گردو، مغز بادام، مغز هسته زردآلو، شاهدانه،نخودچی، کشمش، برگه، آلو، سنجد و گندم بو داده بود وارد اتاق مهمانان می شدو بشقاب هارا به طرز مناسب بر روی کرسی و در مقابل مهمانان و سایر افراد قرار می داد.

 


جشن خرمن زمانی برگزار می شد که محصولات در حال برداشت در خرمن بود که جای خرمن محصولات که به آن خرمنجا می گفتند پایین ده و در ضلع شرقی روستا بود در این زمان، جوانان و بچه ها شادمانی خاصی داشتند و با این شادمانی به محل خرمن می رفتند و از بزرگترها درخواست می کردند مقداری از محصول را به صورت پاداش به آنها بدهد که در اصطلاح به آن کول کولانه می گفتند. اعتقاد بر این بودکه این عمل موجب برکت محصولات می شود.

 

تخ تخ از مراسمی که در شب عید برگزار می شد و هنوز هم کم وبیش به قوت خود باقی است جوانان روستا در شب عید  به  پشت بام ها می رفتند و پارچه ای را که معمولاً چادر خانم ها بود از پشت بام خانه اهالی طوری آویزان می کردند که جلو درب ورودی خانه باشد و از اهل خانه طلب عیدی می کردند که معمولاً سکه یا تخم مرغ رنگی بود، سپس اهل خانه عیدی را به چادر گره می زدند و چادر بالا کشیده می شد.

 

در روستای اشقل، به مناسبت عید نوروز نان وفتیر محلی پخته می شد. متأسفانه با ورود فرهنگ شهرنشینی بسیاری از مراسم ها فراموش شده اند که از جمله می توان به مراسم پخت نان و فتیر اشاره کرد. دیگر در روستا از تنورهایی که با ملاتی از گل و موی بز ساخته می شد، خبری نیست. همچنین از بوی دود تنور که هنگام صبح قبل از طلوع آفتاب به مشام می خورد وبه  انسان حال عجیبی می داد .

 


مردم  به چشم کردن اعتقاد زیادی داشتند و برای جلوگیری از چشم زخم، مهره هایی آبی رنگ وادعیه را با سنجاق بر شانه چپ کودکان نصب می کردند. ریختن اسپند بر آتش و به اصطلاح اسفند دود کردن نیز همچون سایر مناطق ایران برای رفع چشم زخم مرسوم بود اهالی روستا همچنین براین باوربودند، که نوزادی که در هنگام سپیده دم به دنیا آمده باشد موجب برکت است.رسم براین بود که اگر کسی بخواهد کاری را شروع کند  مثلاً دار کردن قالی یا پخت نان و  انتظار داشتندچنین فردی در ابتدای کار حضورداشته باشد و یا او را دعوت می کردند تا موجب برکت در آن کار شود و در اصطلاح می گفتند فلان شخص پای سبکی دارد.

 



شغل اصلی اهالی روستای اشقل کشاورزی و دامداری بوده است.

روستای اشقل با توجه به قدمت باستانی وآب و هوای مناسب و جاذبه های طبیعی زیادی 

دارد. با توجه به تحقیقات باستان شناسی، قدمت ست در این منطقه به حدود 800 سال پیش برمی گردد.

تپه گنده ،تپه قرق، تخت آق چشمه، زیر دره باغا،قلعه خلندر، قنات کوشکک و چشمه خلندر، دره خر کشه، تپه غولا از خاطره آور ترین مکان های قدیمی در روستاست.

 در گذشته مردم روستا برای تعیین زمان نقل و انتقال آب قنات از یک کشاورز به کشاورز دیگر جهت آبیاری زمین ها و باغ ها سایه خود را پی  می کردند.(یعنی کفش خود را در می آوردند و با پای خود سایه خود را اندازه می گرفتند مثلا ده پا یا بیشتر) تعیین زمان به این صورت بوده که در هنگام غروب که سایه بلندتر می شده  نقل و انتقال آب آغاز می شده است.

 



ن روستا در گذشته )حدود نیم قرن پیش( پیراهن های بلند چیت و شلوار گشاد می پوشیدند. همه ن نوعی پوشش در روی سر داشتند که آن را چارقد می نامیدند. آنها از کفش های لاستیکی به نام گالش و در هنگام انجام فعّالیت های روزانه از نوعی دمپایی روبسته به نام اروسی استفاده می کردند و فایده آن این بود که خار و خاشاک کمتری با پاها تماس پیدا می کرد. لباس مردها یک پیراهن بلند با دو چاک در طرفین و یک شلوار ویک کمربند )شال دور کمر( وکفش های لاستیکی بود که عمدتاً جنس آنها از پارچه های ارزان قیمت چیت و کرباس بود. از نظر اجتماعی، داشتن کلاه بین مردان مسن تر ده بسیار اهمیت داشته است. در حال حاضر، مردان ده لباس های متداول مانند کت وشلوار و پیراهن و زن ها پیراهن و بلوزو دامن و شلوار و روسری اما نسل جدید لباس هایی با رنگ های شاد و مدل های روز را می پوشند



کلمات فارسی، در گذشته روستا به حالتی بسیار شیرین تکلم می شد.متأسفانه با نفوذ فرهنگ شهرنشینی در بین اهالی این گویش محلی شیرین کم کم رو به فراموشی رفت.

برای مثال تعدادی از کلمات با گویش محلی بدین قرار بود:

خواهر = خو آ ر       برادر = برار        شب = شو       سرفه = کووِ                             صورت = رو      عطسه= عسیه          قوشه = مسابقه       نیم یو= نیمه باز  

خواب = خو        آستین = انگله         دیزی =دوگوله        آنطرف = اون ور         زبان = زُبان          

 

در روستای اشقل رسم بر این بوده است که هر سال بعد از پایان بارندگی های فصل بهار زن های روستا با همکاری و کمک همدیگر آش نذری می پختند آنها نذر می کردندکه سال پر برکتی برایشان باشد و بعد از پختن

آش، آن را بین همه اهالی تقسیم می کردند.

آخرین جستجو ها

sconconsphoti مدرسه چگونه مکانیست ؟؟؟ مطالب ارزشمند(خطبه بدون الف وبدون نقطه امیر المومنین علی علیه السلام)و .... Jamel's notes صبح لرستان nearjostpentra یاحــــــــــسین سردار شهید علی اكبر بشنیجی لیدی باگ 14light